خورشید

عکس های دیدنی

خورشید

عکس های دیدنی

گل ارغوان

 

                         

برای:گل ارغوان

باشدکه دیگران راپایداری به عشق ودوستی بیاموزد

این گفته دراقوال بزرگانست که:"عشق راازعشقه گرفته اندوآن گیاهی است که درباغ پدیدآیددربن درخت،اول بیخ درزمین سخت کند،پس سربرآردوخودرادردرخت میپیچدوهمچنان میرودتاجمله درخت رافراگیرد،وچنانش درشکنجه کندکه نم دردرخت نماند،وهرغذاکه به واسطه آب وهوابه درخت میرسدبه تاراج میبردتاآنگاه که درخت خشک شود..."

 

 

 

نظرات 8 + ارسال نظر
پگاه پنج‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:47 ب.ظ

با سلام و احترام:
و شایسته این نیست که باران ببارد
و در پیشوازش دل من نباشد
و شایسته این نیست
که در کرتهای محبت
دلم را به دامن نریزم
دلم را نپاشم
چرا خواب باشم؟
ببخشای بر من اگر بر فراز صنوبر
تقلای روشنگر ریشه ها را ندیدم
کجا بودم ای عشق؟
چرا چتر بر سر گرفتم
چرا ریشه های عطشناک احساس خود را
به باران نگفتم
چرا آسمان را ننوشیدم و تشنه ماندم؟
ببخشای ای عشق
ببخشای بر من، اگر ارغوان را نفهمیده چیدم
اگر روی لبخند یک بوته آتش گشودم
اگر سنگ را دیدم اما
هراس نگاه نفس گیر آهو به چشمم نیامد
کجا بودم ای عشق؟
چرا روشنی را ندیدم؟
ببخشای ای عشق
ببخشای بر من
اگر ریشه در خویش بستم
و خود را شکستم
و هرگز نرفتم که یک حجله بر پا کنم
بر سر کوچه ی زندگانی
و در قاب خورشید بنشانم عکس دلم را
تو را دیدم ای عشق
و دیگر زمین آسمانی است
و شایسته این نیست
که در بهت بیهودگی‌ها بمانم
تو را دیدم ای عشق
و آموختم از تو
آغاز خود را
نگاه تو کافی است
من آموختم ریشه ی رویش باغها را
و باران خورشیدها را

دوست عزیزم شما شاهکارسروده اید
شما زبان فارسی رابا منی که بهانه بوده ام آبرو وحیثیت بخشیده اید مطمئن باشید اینکه میگویم شما بهشتی هستید به همین دلایل است
این تعابیر همه بهشتی اند من بوی بهشت را ازسجاده ی مادرم میشناسم من دراشتباه نیستم .هرکجا باران باشد تو حضورداری تنها اهالی بهشت را این قوت وبخشایندگی هست که درکرتهای محبت دل به دامن بریزد من به احترام توقلمم را روی میزمیگذارم تو چتربرسرنداری عشق باافتخار چتربه سرتوگرفته است بوی خوش تو دیگر مجالی برای سخن گفتنت باقی نمیگذارد نیازی نیست شکوفه های ارغوان شایسته ی قدوم مبارک توست وآتش به خرمن گل زدن هدیه ی اندکی از باغهای دلنشین است برای خوی بهشتی تو زبان آدم رابندمی آوری نمیتوانم بیشتربنویسم (خوشا نظربازیا که توآغازمیکنی)
خیای خیلی خیلی دوستت دارم

گل ارغوان شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:10 ق.ظ http://golarghavan.blogsky.com


چگونه میتوانم؟چگونه بتوانم مست وملنگ درباغ خیزرانیت پرسه زده وحیران از بوی خوش شکوفه های گل ارغوان غارت دربهاری که درگذراست برسفره ات نشسته باشم وگوش دل به کلام دلنشینت سپرده باشم ودیگرمرامجالی باشد که از عشق با کسی سخن گویم.به قول خودت عشق هم ممکن است درک شود که نمیشودولی هرگزبه وصف درنمی آیدعشق باران رحمتی است که برهرشوره زاری نمی بارد

سلام
فعلا که این پگاه قدرت نوشتن راازما گرفته
خداحافظ

شیرین یکشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:14 ق.ظ

ارغنون ما نوازد نغمه عشق و جنون
ایکه دل داری، بیا بشنو نوای ارغنون

عقل اگر جوئی، مبوی این گل، که مجنون می شوی
این گل عشق است و برگش می دهد بوی جنون

دوباره مارا مات کردی دختر
الهی که آتیش نگیری
با ادب واحترام

پگاه یکشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 07:41 ب.ظ

با سلام و احترام
قامت زمینی من سرودن چنین سروده زیبایی را بر نمی‌تابد. این شعر از من نبود ولی حرف دل بود و سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند.

آدمها به انتخابشان هم قابل شناسائی وقدردانی اند
با ادب واحترام

شیرین دوشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:58 ق.ظ

در برابر این همه مهربانی و صمیمیت الکن مانده ام.

سلام
شما الکن نیستید
اززبان شمشیر استفاده کنید
با ادب واحترام

شیرین سه‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:21 ق.ظ

در برابر صبوری و متانت شما شمشیرم را غلاف کرده ام.

ما شما را مسلح وسوار براسب میخواهیم تا دشمنان ماراتارومارکنید

شیرین چهارشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:17 ق.ظ http://sz1.blogfa.com

برای دفاع از شما جان هم ارزشی ندارد.

سلام
نه نه
من اینقدرارزش ندارم که شیرین جان شیرینش را نثار من کند
ما شیرین را زنده وسرحال میخواهیم
ای با دشمنان هم یک طوری کنار می آئیم
با ادب احترام ومحبت بیکران

شیرین چهارشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:31 ق.ظ http://sz1.blogfa.com

باز هم خواهم گفت:
جان و تنم ای دوست فدای تن و جانت
یک مو نفروشم به همه ملک جهانت

شرمنده میکنی
من لایق نیستم
با ادب وارادت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد