به نظر من تو پروانه ای با همان لطافت و ظرافت و با همان بوی خوش پروانه که روی گلها میشینه و بوی خوش گلهای قشنگ را به ارمغان میاره با همان از خود گذشتگی به همان محبوبیت که بیشتر از آن
خوش خوش خوش
نیلوفرخانم عزیز وگرامی خودت میدانی که نظر شما برای من مهم است توهمیشه نگاه زیبائی به زندگی داشته ای انسان بزرگواری که دوست دارد با هکمه باصلح وصفا زندگی کند انسان شریف دنیای مدرن که برای من بسیارمورد احترام است واز دوستی با او بسیارخرسندم خبرخوش آنکه بالاخره موش طاعونی کثیفی را که موجب ناراحتی عده ای شده بود درباغ خیزران با تله مش گرفتم وبرای همیشه حسابش را رسیدم به شما هم میگویم هرطورشده سیستم نظرات وبلاگ خودرا سامان دهید تا نظرات را بعدازتائید انتشاردهید کارساده ای است شما حتی میتوانید وبلاگ خودتان را ظرف یکی د.وساعت عوض کنید واز شرکت دیکری خدمات بگیرید به هرحال سوسک متعفت سم خوردوبه فاضلاب رفت برو ودر خیزران ماجرایش رابخوان اگرهم بازپیدایش شد وبرای تو اهانتی نوشت اهمیتی نده که او برای همیشه رسواشده است باید چاقدسرکند وازمجازستان بگریزد خوش خ.وش خوش با ادب واحترام
سلام فلسفه نمیدانم پس حل مشکل فلسفی شما از من برنمیآید که صد البته از ابتدا هم امری مشخص بود ولی شرح پروانگی خیزران و خیزرانی پروانه را بارها و بارها از خود پرسیدهام این که روزی مولای روم گفت: جمله معشوق است و عاشق پردهای زنده معشوق است و عاشق مرده ای را بارها از خود پرسیدهام تا بدانجا رسیدم که گفتهاند: تا آب شدم سراب دیدم خود را دریا گشتم حباب دیدم خود را تا خواب شدم غفلت خود را دیدم بیدار شدم به خواب دیدم خود را روزی برای محمود نوشتم که عشق گاهی آن قدر اوج میگیرد و عاشق و معشوق در هم ذوب میشوند که تمییز دادن آنان از هم دشوار است. آنچه در این پست از همه مهمتر در آن عکس بینظیر میبینم آن است که عشق با جان انسان میکند و البته در عالم تصوف و عشق عالی انسان به خداوند عاشق به جایی خواهد رسید که با فنا در معشوق به او میپیوندد و این همان است که عرفا از آن به فنا فی الله و بقا بالله یاد کردهاند: چندین برو این ره که دویی برخیزد گر هست دوئی به روهروی برخیزد تو او نشوی ولی اگر سعی کنی جایی برسی کز تو دویی برخیزد کاش میدانستید با این پست چه حال و هوایی در من ایجاد کردهاید فکر میکنم پرداختن به یک چنین موضوع بزرگی زمان و فضای بیشتری را میطلبد هر چند که هنرمندانه در چند خط و یک تصویر بینظیر بدان پرداختهاید.
پگاه عزیز ومحترم که چقدرکلمه ها وجملاتت را وچه نوع بهشتی فکرکردنت را دوست دارم وچه خوب ازآنهامی آموزم شما درست رفته اید همه ی توضیحات شما را برای نوشتن مشل فلسفی درنظرذ گرفته ام شما با نگاه عارفانه ی خود همه چیزرا دیده اید ومگی فلسفه ای هم برتراز فلسفه ی عرفان وجوددادرد که شکسته نفسی کرده نوشته اید فلسفه نمیدانید به هر حال امیدوارم خوشال باشی وروزگاررا به خوبی بگذرانی موش طاعونی کثیفی درباغ خیزران درتله موش له شد دلت خواست برو ببینش حیوان کثیفی که به نظرمیرسد مدتی دوستان رارنجانده بوذ با ادب واحترام
سلام خوبی؟ خوش که مطمئنم هستی و امیدوارم همیشه باشی
خوسحالم که رسواش کردی و حالش رو گرفتی
راستش سوسا هم به نوعی مثل سنجاقک به خاطر همچین موجوداتی رفت
در خیزران هر کاری کردم نشد کامنت بذارم واسه همین اومدم اینجا
سلام آره که خوبم خیلیم خوبم حس کرده بودم مسائلی داره میگذره ازژست فحش براش برنامه ریخته بودم حلام هرچی واسه بعضیا فرستاده جمع کردم خلاصه برنامه درست حسابی براش دارم حالشو گرفتم این مرتیکه دبنگ خیال کرد اگرفحش بده من هنرشوندارم اعلامش کنم به همین حساب دلشو خوش کرده بود نمیدانم به گل ارغوان رفته ای یانه؟اونجابراش تصنیف ژرده ی دوم رو ناصر نوشته خیلی دلم میخواد همه جا باشی مثل گذشته از سوسا هیچ خبری ندارم اگه ازش خبرداری سلام منو برسون تو هم هرطورشده بخش نظراتتو درس کن تا سوسک وموش وشپش بهش حمله نکنه ازشیرین هم خبرندارم با ادب واحترام
ای کاشکی مشکل همین انتخاب بین خیزران وپروانه بود!ژانوش را چکار کنیم؟ تو مشکل نداریبلکم که مشکلات جات داری مگرنگفتی هرکه بامش بیش برفش بیشتر هر چی بیشتر بفهمی مشکلت بیشترترمیشه؟ها حالا تو ناقلائی یامن خوب حالا که توئی منم با نیلوفرخانوم هم عقیده میشم میگم تو پروانه ای ولی آخه عمر پروانه کمه اگه تو بمیری من بدبخت چه خاکی تو سرم کنم؟ بابا من حل کننده ی مسئله ی فلسفی تو نیسم خداحافیس
بازم تو ای ناقلا تو راس میگی ولی جون خودت مگه بترکی من خیال مردن ندارم خداحافیس
تو پاره ای از خورشیدی که جدا افتاده، با شعاعهای زیبای نورت به بالهای پروانه رنگ داده ای و از گرمای وجودت خیزران روئیده.
شیرین عزیز
بزرگواری ولطفی را که به من داری هرگز فراموش نمیکنم سعی کردن دربیان دیگران بزرگواری میخواهد مهم این است مردم عادی مثل من بیشتر درپی آنند که ببینند دیگران آنها راچگونه تعریف میکنند تو برخوردار از بخشایش بزرگ زنانه ای با ادب احترام محبت اشتیاق وعشق بیکران
هیچ رمز فلسفی نیست هیچ وقت پروانه و خیزران در مقابل هم نیستند وقتی آن شیخ این سوال را پرسید شاید شاگردانش برای تمیز آن اندکی فکر کرده باشند اما من در مقابل استاد خود بی هیچ اندیشه می گویم بالهای خیزران به عظمت بال های عقاب است و وجود او به لطافت پروانه
گویا پدرسوسک ردش در خیزران پیداشده سری بزن ودرگل ارغوان هم گویا ناصرمازندرانی پرده ی سوم را روی صحنه برده
اگربه خاطرناسزاهائی که ازین ابله میشنوی سرسوزنی گردی به خاطرت بنشیند من خودم راهیچوقت نمیبخشم ولی بمان اورا به زانودرآورده ام هیچ برایش باقی نمیگذارم حاضرم بمیرم وتو آسیب نبینی به هرحال بزرگواری تورا هیچگاه فراموش نمیکنم. با ادب احترام اشتیاق محبت وعشق بیکران
به نظر من تو پروانه ای با همان لطافت و ظرافت
و با همان بوی خوش پروانه که روی گلها میشینه و بوی خوش گلهای قشنگ را به ارمغان میاره
با همان از خود گذشتگی
به همان محبوبیت که بیشتر از آن
خوش
خوش
خوش
نیلوفرخانم عزیز وگرامی
خودت میدانی که نظر شما برای من مهم است توهمیشه نگاه زیبائی به زندگی داشته ای انسان بزرگواری که دوست دارد با هکمه باصلح وصفا زندگی کند انسان شریف دنیای مدرن که برای من بسیارمورد احترام است واز دوستی با او بسیارخرسندم خبرخوش آنکه بالاخره موش طاعونی کثیفی را که موجب ناراحتی عده ای شده بود درباغ خیزران با تله مش گرفتم وبرای همیشه حسابش را رسیدم به شما هم میگویم هرطورشده سیستم نظرات وبلاگ خودرا سامان دهید تا نظرات را بعدازتائید انتشاردهید کارساده ای است شما حتی میتوانید وبلاگ خودتان را ظرف یکی د.وساعت عوض کنید واز شرکت دیکری خدمات بگیرید به هرحال سوسک متعفت سم خوردوبه فاضلاب رفت برو ودر خیزران ماجرایش رابخوان اگرهم بازپیدایش شد وبرای تو اهانتی نوشت اهمیتی نده که او برای همیشه رسواشده است باید چاقدسرکند وازمجازستان بگریزد
خوش خ.وش خوش
با ادب واحترام
$$$$$_____________________________$$$$$
__$$$$$$$$*____________________,,$$$$$$$$*
___$$$$$$$$$$,,_______________,,$$$$$$$$$$*
____$$$$$$$$$$$$___ ._____.___$$$$$$$$$$$$
____$$$$$$$$$$$$$,_'.____.'_,,$$$$$$$$$$$$$
____$$$$$$$$$$$$$$,, '.__,'_$$$$$$$$$$$$$$$
____$$$$$$$$$$$$$$$$.@:.$$$$$$$$$$$$$$$$
______***$$$$$$$$$$$@@$$$$$$$$$$$****
__________,,,__*$$$$$$@.$$$$$$,,,,,,
_____,,$$$$$$$$$$$$$* @ *$$$$$$$$$$$$,,,
____*$$$$$$$$$$$$$*_@@_*$$$$$$$$$$$$$
___,,*$$$$$$$$$$$$$__.@.__*$$$$$$$$$$$$$,,
_,,*___*$$$$$$$$$$$___*___*$$$$$$$$$$*__ *',,
*____,,*$$$$$$$$$$_________$$$$$$$$$$*,,____*
______,;$*$,$$**'____________**'$$***,,
____,;'*___'_.*__________________*___ '*,,
,,,,.;*____________---______________ _ ____ '**,,,,
*.°
?
...°
سلام مجدد
از هدیه ی تو هم ممنون
سلام به سوسا برسان
با ادب واحترام
سلام
فلسفه نمیدانم پس حل مشکل فلسفی شما از من برنمیآید که صد البته از ابتدا هم امری مشخص بود ولی شرح پروانگی خیزران و خیزرانی پروانه را بارها و بارها از خود پرسیدهام این که روزی مولای روم گفت:
جمله معشوق است و عاشق پردهای
زنده معشوق است و عاشق مرده ای
را بارها از خود پرسیدهام تا بدانجا رسیدم که گفتهاند:
تا آب شدم سراب دیدم خود را
دریا گشتم حباب دیدم خود را
تا خواب شدم غفلت خود را دیدم
بیدار شدم به خواب دیدم خود را
روزی برای محمود نوشتم که عشق گاهی آن قدر اوج میگیرد و عاشق و معشوق در هم ذوب میشوند که تمییز دادن آنان از هم دشوار است. آنچه در این پست از همه مهمتر در آن عکس بینظیر میبینم آن است که عشق با جان انسان میکند و البته در عالم تصوف و عشق عالی انسان به خداوند عاشق به جایی خواهد رسید که با فنا در معشوق به او میپیوندد و این همان است که عرفا از آن به فنا فی الله و بقا بالله یاد کردهاند:
چندین برو این ره که دویی برخیزد
گر هست دوئی به روهروی برخیزد
تو او نشوی ولی اگر سعی کنی
جایی برسی کز تو دویی برخیزد
کاش میدانستید با این پست چه حال و هوایی در من ایجاد کردهاید فکر میکنم پرداختن به یک چنین موضوع بزرگی زمان و فضای بیشتری را میطلبد هر چند که هنرمندانه در چند خط و یک تصویر بینظیر بدان پرداختهاید.
پگاه عزیز ومحترم
که چقدرکلمه ها وجملاتت را وچه نوع بهشتی فکرکردنت را دوست دارم وچه خوب ازآنهامی آموزم
شما درست رفته اید همه ی توضیحات شما را برای نوشتن مشل فلسفی درنظرذ گرفته ام شما با نگاه عارفانه ی خود همه چیزرا دیده اید ومگی فلسفه ای هم برتراز فلسفه ی عرفان وجوددادرد که شکسته نفسی کرده نوشته اید فلسفه نمیدانید به هر حال امیدوارم خوشال باشی وروزگاررا به خوبی بگذرانی موش طاعونی کثیفی درباغ خیزران درتله موش له شد دلت خواست برو ببینش حیوان کثیفی که به نظرمیرسد مدتی دوستان رارنجانده بوذ
با ادب واحترام
سلام
خوبی؟
خوش که مطمئنم هستی و امیدوارم همیشه باشی
خوسحالم که رسواش کردی و حالش رو گرفتی
راستش سوسا هم به نوعی مثل سنجاقک به خاطر همچین موجوداتی رفت
در خیزران هر کاری کردم نشد کامنت بذارم واسه همین اومدم اینجا
سلام
آره که خوبم خیلیم خوبم
حس کرده بودم مسائلی داره میگذره
ازژست فحش براش برنامه ریخته بودم حلام هرچی واسه بعضیا فرستاده جمع کردم خلاصه برنامه درست حسابی براش دارم
حالشو گرفتم این مرتیکه دبنگ خیال کرد اگرفحش بده من هنرشوندارم اعلامش کنم به همین حساب دلشو خوش کرده بود نمیدانم به گل ارغوان رفته ای یانه؟اونجابراش تصنیف ژرده ی دوم رو ناصر نوشته خیلی دلم میخواد همه جا باشی مثل گذشته از سوسا هیچ خبری ندارم اگه ازش خبرداری سلام منو برسون
تو هم هرطورشده بخش نظراتتو درس کن تا سوسک وموش وشپش بهش حمله نکنه ازشیرین هم خبرندارم
با ادب واحترام
فلسفه درس سختی است، نیاز به فکر دارد. میروم تا درباره مشکل فلسفی فکر کنم.
سلام شیرین
ممنون
بازن بیا مشکل من باید حل شود
با ادب واحترام
ای کاشکی مشکل همین انتخاب بین خیزران وپروانه بود!ژانوش را چکار کنیم؟
تو مشکل نداریبلکم که مشکلات جات داری مگرنگفتی هرکه بامش بیش برفش بیشتر هر چی بیشتر بفهمی مشکلت بیشترترمیشه؟ها حالا تو ناقلائی یامن
خوب حالا که توئی منم با نیلوفرخانوم هم عقیده میشم میگم تو پروانه ای ولی آخه عمر پروانه کمه اگه تو بمیری من بدبخت چه خاکی تو سرم کنم؟
بابا من حل کننده ی مسئله ی فلسفی تو نیسم
خداحافیس
بازم تو
ای ناقلا
تو راس میگی
ولی جون خودت مگه بترکی من خیال مردن ندارم
خداحافیس
تو پاره ای از خورشیدی که جدا افتاده، با شعاعهای زیبای نورت به بالهای پروانه رنگ داده ای و از گرمای وجودت خیزران روئیده.
شیرین عزیز
بزرگواری ولطفی را که به من داری هرگز فراموش نمیکنم سعی کردن دربیان دیگران بزرگواری میخواهد مهم این است مردم عادی مثل من بیشتر درپی آنند که ببینند دیگران آنها راچگونه تعریف میکنند
تو برخوردار از بخشایش بزرگ زنانه ای
با ادب احترام محبت اشتیاق وعشق بیکران
هیچ رمز فلسفی نیست
هیچ وقت پروانه و خیزران در مقابل هم نیستند
وقتی آن شیخ این سوال را پرسید شاید شاگردانش برای تمیز آن اندکی فکر کرده باشند
اما من در مقابل استاد خود بی هیچ اندیشه می گویم
بالهای خیزران به عظمت بال های عقاب است و وجود او به لطافت پروانه
سلام
بی ریا وبی شائبه
اگرلطافتی باشدفرش قدوم مبارک توست
واگر عقابی باشد بلاگردان قله های مه آلودساحت مقدس زنانه ی توست
گویا پدرسوسک ردش در خیزران پیداشده سری بزن ودرگل ارغوان هم گویا ناصرمازندرانی پرده ی سوم را روی صحنه برده
اگربه خاطرناسزاهائی که ازین ابله میشنوی سرسوزنی گردی به خاطرت بنشیند من خودم راهیچوقت نمیبخشم ولی بمان اورا به زانودرآورده ام هیچ برایش باقی نمیگذارم حاضرم بمیرم وتو آسیب نبینی
به هرحال بزرگواری تورا هیچگاه فراموش نمیکنم.
با ادب احترام اشتیاق محبت وعشق بیکران
تو شایسته آفتابی که به آن خوانده شدی.
سلام شیرین خوب
آفتاب هم که باشم از شانه ی بلند ساحت زنانه ی تو طلوع میکنم افتخار ازآت توست
با ادب احترام ومحبت بیکران