نائی

 

 

            

نائی

گفتم بیا،گفتی دوروزه باشدنمی آیم!

چه سنگ دل شده ای نائی،غصه دارم کردی!

چرادوروزه رابه ابدی که معلوم نیست کی میخواهد بیاید میفروشی؟

نائی

گفتی گلی درباغت برایم بکارکه ازدورکه نگاه میکنم نشانه‌ی مهرما به هم باشد!

نائی

آفتابگردانی که برایت کاشته بودم به گل نشسته؛گلش زرد است،زردزردزرد یعنی زرد ونگوگی، نشان عشق سوزانی که روبه وصال ندارد!

نائی

خوب بود دلتنگم نمیکردی،دوروزهم دوروزبود!

نائی

هیچوقت نگذار،دوروزها که سهل است،ثانیه هاازدست برودنائی