بین من وتو طوفان بود غرش ابرو تمنای رعد وتندر بود تندر دیوانه وار می زد جرقه بر روی تن پوش احساسم گر گرفته از آخرین ذرات غرش طوفان منتظر باران بودم باریدی چون سیلاب در دل سیاه شب یک نفس بر من باریدی تا صبح که دمید خسته وعنان از کف داده بازگشتی من ماندم و سرما و صبحی که همراه با نوازش خورشید از پس کوههای غرور دمید جاده ها چه راهوار شده اند قدم بزن در جاده به همراه ره توشه ای که این راه بی بازگشت است و این همراه همیشگی
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
منو هجوم گریه
از یاد تو فراموش !
....................................
بین من وتو
طوفان بود
غرش ابرو تمنای رعد وتندر بود
تندر دیوانه وار می زد
جرقه بر روی تن پوش احساسم
گر گرفته
از آخرین ذرات غرش طوفان
منتظر باران بودم
باریدی
چون سیلاب
در دل سیاه شب
یک نفس بر من باریدی
تا صبح که دمید
خسته وعنان از کف داده بازگشتی
من ماندم و سرما
و صبحی که همراه با نوازش خورشید
از پس کوههای غرور دمید
جاده ها چه راهوار شده اند
قدم بزن در جاده به همراه ره توشه ای
که این راه بی بازگشت است
و این همراه همیشگی